کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخازن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
crude oil washing
نفتشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تمیز کردن دیوارههای مخازن کشتیهای نفت خامبَر با گرم کردن نفت خام و پاشیدن آن به دیوارههای مخازن
-
water ballast
ترازۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آن مقدار از آب دریا که برای حفظ تعادل کشتی در مخازن کفْدوجدارۀ (jouble bottom) سینه و پاشنه یا مخازن جانبی نگهداری میشود
-
ballast suction pipe
لولۀ مَکِش ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] لولهای برای پروخالی کردن آب از مخازن ترازۀ شناور
-
ballast pump
تلمبۀ ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تلمبهای برای پر و خالی کردن ترازۀ مایع از مخازن شناور
-
fuel starvation
سوختنارسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی، حملونقل هوایی، علوم نظامی، قطعات و مجموعههای خودرو] نرسیدن سوخت از مخازن سوخت به موتورها به دلایل مختلف
-
dirty ballast
ترازۀ آلوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آبی که به داخل مخازن آلوده به مواد نفتی ریخته و حمل میشود
-
clean ballast
ترازۀ پالوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آبی که به داخل مخازن نفتی کاملاً شسته و تمیزشده ریخته و حمل میشود
-
watertight frame
چارچوب ضدِآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چارچوبی با تیغههای محکم که بهدلیل مجاورت با مخازن آب ترازه بخشهایی از آن ضدآب است
-
range 2
بُرد عملیاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فاصلهای که یک وسیلۀ زمینی، همراه با محموله، با استفاده از سوخت مخزن یا مخازن خود میتواند برود و بازگردد
-
pylon
پایۀ نصب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سازهای که موتور یا جعبهدندۀ اصلی یا مهمات یا مخازن سوخت بیرونی بر روی آن سوار میشود
-
short-circuiting, short-cut
شارش میانبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] شرایطی در حوضها یا مخازن که در آن بخشی از سال سریعتر از بقیۀ آن حرکت میکند
-
rising sludge
بالاآمدگی لجن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پدیدهای که در آن لجن موجود در مخازن تهنشینی اولیه و ثانویه به سطح میآید
-
associated-dissolved natural gas
گاز طبیعی همراه ـ حلشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] گاز طبیعی که در مخازن نفت خام بهصورت گاز همراه (آزاد) و گاز حلشده وجود دارد
-
list 2
کژمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کژینگی که براثر بارگیری نامتقارن یا آبگرفتگی مخازن یا جابهجایی کالا به وجود میآید و شناور در آن حالت باقی میماند
-
associated gas, gas-cap gas
گاز همراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] هیدروکربنهای گازیشکلی که بهصورت فاز گازی در شرایط دما و فشار مخازن نفتی وجود دارند