کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bāk ۱. بیم؛ ترس.۲. نگرانی.۳. [قدیمی] ملاحظه؛ پروا.〈 باک داشتن: (مصدر لازم) ترس داشتن؛ اندیشه داشتن.
-
باک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bac] bāk مخزنی در اتومبیل که بنزین در آن ریخته میشود و از آنجا توسط یک لولۀ مسی به کاربراتور میرود.
-
واژههای مشابه
-
بی باک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bibāk بیترس؛ بیپروا؛ دلیر.
-
جستوجو در متن
-
بی پروا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) biparvā بیترس؛ بیباک.
-
جگردار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] jegardār دلیر؛ بیباک.
-
گستاخ کار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gostāxkār بیباک و بیپروا در انجام دادن کار.
-
متهتک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] motahattek مرد بیپروا که از رسوایی باک نداشته باشد.
-
دلوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] delvār دلاور؛ دلیر؛ بیباک.
-
دلیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: dilir] [مجاز] de(a)lir دلاور؛ پردل؛ شجاع؛ بیباک.
-
جگرآور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] jegar[']āvar بیباک؛ پردل؛ دلاور.
-
شهامت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شهامة] šahāmat دلیری؛ بیباک و نترس بودن.
-
شیرمرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] širmard دلیر؛ دلاور؛ شجاع؛ بیباک.
-
متجلد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motajalled ۱. چابک.۲. دلیر؛ بیباک.