کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گیرا
/girā/
معنی
۱. گیرنده.
۲. [مجاز] جذاب؛ دلربا.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. جالب، موثر، نافذ
۲. جذاب، ملیح
۳. قابض
دیکشنری
prepossessing, appealing, attractive, catching, catchy, comely, elegant, engaging, engrossing, fetching, heady, interesting, intriguing, magnetic, nice, riveting, savory, savoury, showy, spicy, striking, stunner, taking, winning, winsome
-
جستوجوی دقیق
-
گیرا
لغتنامه دهخدا
گیرا. (نف ) مرکب از: گیر (گرفتن ) + الف پسوند فاعلی و صفت مشبهه . (حاشیه ٔبرهان چ معین ). گیرنده بسختی و محکمی و اخذکننده و با دست گیرنده . (ناظم الاطباء). گیرنده . (فرهنگ نظام ) (فرهنگ شعوری ) (انجمن آرا) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (بهار عجم ) : که پ...
-
گیرا
واژگان مترادف و متضاد
۱. جالب، موثر، نافذ ۲. جذاب، ملیح ۳. قابض
-
گیرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: girā) (به مجاز) فریبنده و زیبا ، خوشایند و جذاب و دلنشین ، و نیز (به مجاز) اثر گذار و مؤثر ، دارای زور و قوت .
-
گیرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) girā ۱. گیرنده.۲. [مجاز] جذاب؛ دلربا.
-
گیرا
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) 1 - گیرنده ، جذاب . 2 - فریبنده ، زیبا. 3 - اثرگذار، مؤثر.
-
گیرا
دیکشنری فارسی به عربی
رائع
-
گیرا
لهجه و گویش تهرانی
درگیر(دعا، نفس) گیرا بودن، درگیر بودن/قوی(مواد مخدرو مشروب)
-
واژههای مشابه
-
شفعه گیرا
لغتنامه دهخدا
شفعه گیرا. [ ش ُ ع َ / ع ِ ] (نف مرکب ) حامی . || منتقم و انتقام گیرنده . (ناظم الاطباء).
-
آرا و گیرا
لهجه و گویش تهرانی
آرایش، آرایش کردن
-
آرا و گیرا
فرهنگ گنجواژه
آرایش.
-
گرم و گیرا
فرهنگ گنجواژه
با صمیمیت و جذاب، صدای دلنشین.
-
تیز و گیرا
فرهنگ گنجواژه
باهوش.
-
جستوجو در متن
-
جذاب
فرهنگ واژههای سره
گیرا