کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهازیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نهازیدن
/nehāzidan/
معنی
ترسیدن؛ واهمه کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
hallucinate
-
جستوجوی دقیق
-
نهازیدن
لغتنامه دهخدا
نهازیدن . [ ن ِ دَ ] (مص ) بترسیدن از چیزی یا کسی . (از لغت فرس اسدی ص 105). ترسیدن و واهمه کردن و بیم بردن . (برهان قاطع) : زلف گوئی ز لب نهازیده ست به گله سوی چشم رفتستی . طیان (لغت فرس ).نهازیدن به معنی ترسیدن غلط است . رجوع به نهاریدن شود. (یاددا...
-
نهازیدن
فرهنگ فارسی معین
(نِ دَ) (مص ل .) ترسیدن .
-
نهازیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] nehāzidan ترسیدن؛ واهمه کردن.
-
جستوجو در متن
-
نانهازیدن
لغتنامه دهخدا
نانهازیدن . [ ن ِ دَ] (مص منفی ) مقابل نهازیدن . رجوع به نهازیدن شود.
-
نهاریدن
لغتنامه دهخدا
نهاریدن . [ ن ِ دَ ] (مص ) ترسیدن . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). بترسیدن از چیزی یا از کسی . (اوبهی ). ترسیدن . واهمه کردن . (برهان قاطع) : زلف گوئی ز لب نهاریده ست به گله سوی چشم رفتستی . بخاری (از رشیدی ).|| گداختن و کاستن بدن . (برهان قاطع). ظاه...