کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستخلص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستخلص
/mostaxlas/
معنی
خلاصشده؛ رهاشده؛ آزادشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. خلاصشده، رهاشده، آزادشده، نجاتیافته، نجاتدادهشده ≠ گرفتار
۲. آزاد، رها، ول ≠ اسیر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستخلص
واژگان مترادف و متضاد
۱. خلاصشده، رهاشده، آزادشده، نجاتیافته، نجاتدادهشده ≠ گرفتار ۲. آزاد، رها، ول ≠ اسیر
-
مستخلص
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ لِ) [ ع . ] (اِفا.) رهاکننده ، آزادکننده .
-
مستخلص
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ لَ) [ ع . ] (اِمف .) رها شده ، خلاص شده .
-
مستخلص
لغتنامه دهخدا
مستخلص . [ م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ) مخصوص خود کرده . (ناظم الاطباء). رجوع به استخلاص شود. || رها شده . خلاص شده . آزادشده . نجات یافته . خلاصی یافته . (ناظم الاطباء). رهائی یافته . رها. یله . آزاد. رهیده . رسته . رستگار. خلاص : یکان یکان شمر ابجد حروف تا...
-
مستخلص
لغتنامه دهخدا
مستخلص . [ م ُ ت َ ل ِ ] (ع ص ) رهائی جوینده . (آنندراج ). || آنکه مخصوص خود می گرداند. || آنکه رهائی میدهد. رهاکننده و نجات دهنده و خلاص کننده . || جمعکننده ٔ باج و خراج . (ناظم الاطباء). رجوع به استخلاص شود.
-
مستخلص
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mostaxlas خلاصشده؛ رهاشده؛ آزادشده.
-
واژههای مشابه
-
مستخلص شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزاد شدن، رهایی یافتن، رها شدن ۲. نجاتیافتن ۳. خلاص شدن
-
جستوجو در متن
-
rescuers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امدادگران، رهادهنده، مستخلص کننده
-
redelivering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قرمز کردن، از نو نجات دادن، دوباره مستخلص کردن، دوباره تحویل دادن
-
redelivered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجددا دریافت کرد، از نو نجات دادن، دوباره مستخلص کردن، دوباره تحویل دادن
-
redelivers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعمیر مجدد، از نو نجات دادن، دوباره مستخلص کردن، دوباره تحویل دادن
-
خلاص
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزاد، آسوده، رها، فارغ، مرخص، مستخلص، ول ≠ اسیر، گرفتار، درگیر ۲. رهایی، نجات، استخلاص
-
رها
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزاد، خلاص، فارغ، مرخص، مستخلص، وارسته ۲. بیبند ۳. پراکنده، پرت، ترک، متروک، واگذار، ول، ولو ۴. یله