کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستخرج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مستخرج
/mostaxraj/
معنی
بیرونآوردهشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
استخراجشده، بیرونآوردهشده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستخرج
واژگان مترادف و متضاد
استخراجشده، بیرونآوردهشده
-
مستخرج
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ رَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - استخراج شده . 2 - در فارسی ، زندانبان ؛ کسی که حق وارد و خارج کردن زندانی را داشته باشد.
-
مستخرج
لغتنامه دهخدا
مستخرج . [ م ُ ت َ رَ ] (ع ص ) بیرون آورده شده . (غیاث ) (آنندراج ). به در آورده شده . بیرون کرده شده . مشتق و منشعب شده : آنچه حال را در این موضع بیان خواهم کرد سه بحر است کی آن رااز جمله ٔ بحور دایره ٔ سریع می نهند یکی مستخرج از سبب دوم آن ... (الم...
-
مستخرج
لغتنامه دهخدا
مستخرج . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) بیرون آورنده . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به استخراج شود. || آنکه مأمور تعیین و وصول مالیات ارضی است . کهبد. گهبذ. جهبذ : تدبیر این باید ساخت که بزودی این چه خواسته آمده است راست کند تا حاجت نیاید که مستخرج فرستند و برات...
-
مستخرج
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mostaxraj بیرونآوردهشده.
-
مستخرج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] mostaxrej استخراجکننده؛ بیرونآورنده.
-
جستوجو در متن
-
algebraic attack, algebraic cryptanalysis
حملۀ جبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] حملهای که بر پایه حل معادلات جبری مستخرج از سامانۀ رمز انجام میشود
-
ثین
لغتنامه دهخدا
ثین . (ع اِ) مستخرج مروارید از دریا. || مثقب مروارید.
-
مجتلب
لغتنامه دهخدا
مجتلب . [ م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ) برکشیده . بیرون کشیده . استخراج شده . مُستَخرَج . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا): و به سبب آنکه افاعیل این بحور گویی مستخرج و مجتلب است از اجزاءبحور دایره ٔ مختلفه مفاعیلن از طویل و مستفعلن از بسیط و فاعلاتن از مدید، نا...
-
فیبرین
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) مادة آلبومینوئیدی مستخرج از خون که به شکل الیاف کش - داری در حالت مرطوب می باشد و در حالت خشک سخت و شکننده است . باید دانست که فیبرین در خون جاری وجود ندارد و فقط به هنگام انعقاد خون تولید می شود.
-
ذمارالقرن
لغتنامه دهخدا
ذمارالقرن . [ ] (اِخ ) در رساله ٔ معادن مستخرج از کتاب الاکلیل حسن الهمدانی (چ حیدرآباد در دنبال کتاب الجماهر بیرونی ) آمده است که : و فی مسار من بلد حرّان معدن ذهب و فی ذمارالقرن معدن نحاس احمر جید.
-
معتبره
لغتنامه دهخدا
معتبره . [ م ُ ت َ ب َ رَ ] (ع ص )مؤنث معتبر. با اعتبار. مورد اعتماد : آنچه مسطور است از کتب معتبره ٔ این فن ّ... مستخرج و مستنبط است . (تاریخ نگارستان ). و رجوع به معتبر شود.
-
اسماعیلی
لغتنامه دهخدا
اسماعیلی . [ اِ ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم بن اسماعیل . حافظ. از مردم گرگان . متوفی بسال 371 هَ . ق . او راست : مستخرج . و معجم . و مسند در حدیث . (اعلام زرکلی ج 1 ص 30).
-
آخته
لغتنامه دهخدا
آخته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) اَخْته . آهخته . آهیخته . کشیده . برکشیده . آهنجیده . لنجیده . مسلول . مشهر. بیرون کرده . برآورده . بیرون کشیده . مستخرج . || درازکرده . ممدود. ممدوده . مبسوط. || برافراشته . مرفوع . بلندکرده . برفراشته . || بردوخته به (چ...