کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرادر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فرادر
/farādar/
معنی
= فردر
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرادر
لغتنامه دهخدا
فرادر. [ ف َ دَ ] (اِ مرکب ) چوبی که در پس در کوچه اندازند. (برهان ). از: فرا + در. فردر. فردره . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
فرادر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) (اِمر.) چوبی که در پس در خانه اندازند.
-
فرادر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] farādar = فردر
-
جستوجو در متن
-
فردر
لغتنامه دهخدا
فردر. [ ف َ دَ ] (اِ مرکب ) چوب بزرگ گنده ای باشد که در پس در کوچه نهند تا در گشوده نگردد. (برهان ). فرادر. فردره . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). فرادر. فروند. فداوند. فردروند.فردرد. فردره . فدوند. رجوع به فدوند و فدرنگ شود.