کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غورمگس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غورمگس
/qurmagas/
معنی
نوعی مگس سبزرنگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غورمگس
لغتنامه دهخدا
غورمگس . [ م َ گ َ ] (اِ مرکب )نوعی از مگس سرخ مایل به سبزی ، و بعضی گویند: نوعی زنبور کوچک مانند مگس است که چشم کبود و رنگ سبز دارد. (از برهان قاطع). خرمگس . (آنندراج ) (انجمن آرا).
-
غورمگس
فرهنگ فارسی معین
(مَ گَ) (اِ.) مگس های سبزرنگی که بر روی اجساد و بقایای حیوانات خصوصاً بر روی خون های خارج شده از بدن حیوانات پس از ذبح آن ها زندگی می کنند.
-
غورمگس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] qurmagas نوعی مگس سبزرنگ.