کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زارم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زارم
لغتنامه دهخدا
زارم . [ رِ ] (اِخ ) دیهی است از دهستان چالان چولان شهرستان بروجرد در 15هزارگزی جنوب باختری بروجرد و 26500 گزی خاور راه بروجرد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
واژههای مشابه
-
زارم کلایه
لغتنامه دهخدا
زارم کلایه . [رِ ک َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دهشال بخش آستانه ٔ شهرستان لاهیجان . در 16هزارگزی شمال خاوری آستانه 4هزارگزی دهشال . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
-
زارم رود
لغتنامه دهخدا
زارم رود. [ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هزارجریب بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری . در 26گزی شمال خاوری کیاسه . منطقه آن کوهستانی و جنگلی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
-
جستوجو در متن
-
روستای لیمونده
واژهنامه آزاد
روستایی در دهستان زارم رود در شهرستان نکا و در بخش هزار جریب
-
بام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ زیر] (موسیقی) [قدیمی] bām = بم: ◻︎ به سوزِ نالهٴ زارم ز عشاق / نوای زیروبامی برنیاید (خواجو: ۲۶۱).
-
لطفی
لغتنامه دهخدا
لطفی . [ ل ُ ] (اِخ ) نام شاعری از مردم کشمیر و برهمنی مذهب . این بیت او راست :یقینم شد که از درددل زارم خبر داردکه هر دم بهر من تدبیر آزاری دگر دارد.(قاموس الاعلام ترکی ).
-
گرم رود
لغتنامه دهخدا
گرم رود. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری ، واقع در 18500گزی جنوب خاوری ساری ، شمال دره ٔ زارم رود. منطقه ای است کوهستانی و جنگلی هوای آن معتدل و دارای 190 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ زارم رود تأمین میشود، ...
-
نظر نهادن
لغتنامه دهخدا
نظر نهادن . [ ن َ ظَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) نگاه کردن . (آنندراج ). نظر گماردن . نگریستن . خیره شدن : نظر بر یکدگر چندان نهادندکه آب از چشم یکدیگر گشادند. نظامی .نظر در نیکوان چندان نهادم که شد ناگه دل زارم گرفتار.امیرخسرو (از آنندراج ).
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) خواجه یوسف خراسانی ابن خواجه رکن الدین . از اولاد شیخ ابوسعید بود. در کنعان نظم به پرورش یوسفان نکات طریقه ٔ یعقوبی می پیمود. از اوست :دل زارم که جا در زلف آن نامهربان داردگر از سودا پریشان حال باشد جای آن دارد.(از صبح گلشن صص 6...
-
جامه فروش
لغتنامه دهخدا
جامه فروش . [ م َ / م ِ ف ُ ] (نف مرکب ) فروشنده ٔ لباس و رخت . (ناظم الاطباء). کسی که لباس و پیراهن میفروشد. پیراهن فروش . لباس فروش . ثواب : دارد هوس جامه فروشی دل زارم در جامه نمی گنجم از این جامه که دارم .سیفی (از بهار عجم ).
-
دل تفته
لغتنامه دهخدا
دل تفته . [ دِ ت َ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) تفته دل . که دلش بتابد. داغ دل . دلسوخته . دل گداخته : تشنه ٔ دل تفته ام از دجله آریدم شراب دردمند زارم از بغداد سازیدم دوا.خاقانی .
-
بقایی
لغتنامه دهخدا
بقایی .[ ب َ ] (اِخ ) محمد حسین خلف یادگار بیگ حالتی . از فضلاء شعرا بود و بناگاه جنونی بر او رسید که پدر خود را مسموم ساخت و بقصاص جان خود نیز باخت . از اوست :دل زارم عبیر رحمت جاوید می سازدبمن از ناز افشاند اگر آن گرد دامان را.(از صبح گلشن ).
-
زیارت کلا
واژهنامه آزاد
روستای زیارتکلاه از سال 75 جزء شهرستان نکا و استان مازندران می باشد مرکز دهستان زارم رود به مرکزیت بخشداری چلمردی قراردارد. روستای زیارتکلاه در 62 کیلومتری شهرستان نکا ودر منطقه لائی واقع شده است که از طرف جنوب به لائی رودبار و رودخانه زارم رود متصل...