کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترموستات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ترموستات
/termu(o)stāt/
معنی
دستگاهی خودکار برای ثابت نگه داشتن دما در یک فضا یا یک دستگاه در جریان بعضی از آزمایشها.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
thermostat
-
جستوجوی دقیق
-
ترموستات
فرهنگ فارسی معین
(تِ مُ سْ) [ انگ . ] (اِ.) دریچه ای اتوماتیکی که نسبت به حرارت حساس است . این دریچه از مخزن سربسته ای تشکیل شده که در اطراف مخزن فنری قرار گرفته است که در گرما به علت انبساط مایع مخزن منبسط و در اثر سرما به دلیل منقبض شدن مایع ، بسته می شود.
-
ترموستات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: thermostat] termu(o)stāt دستگاهی خودکار برای ثابت نگه داشتن دما در یک فضا یا یک دستگاه در جریان بعضی از آزمایشها.
-
ترموستات
واژهنامه آزاد
دماپا
-
ترموستات
واژهنامه آزاد
دماپا
-
ترموستات
واژهنامه آزاد
دماپا
-
جستوجو در متن
-
thermoset
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترموستات
-
thermoresistant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترموستات
-
thermostating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترموستات
-
thermostatted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترموستات
-
thermobattery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترموستات
-
thermostated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترموستات
-
thermosetting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترموستات، قابل سفت شدن در مقابل حرارت
-
thermoregulator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دماسنج، ترموستات، دستگاه تنظیم حرارت
-
thermostats
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترموستات، دستگاه تنظیمگرما، الت تعدیل گرما